کشندۀدشمن. دشمن کشنده. کشندۀ خصم. عدو کش: وزآن پس چنین گفت با سرکشان که ای نامداران و دشمن کشان. فردوسی. دو بهره ز گردان و گردنکشان چه از گرزداران و دشمن کشان. فردوسی. ضبارم، مرد دلاور و توانای دشمن کش. (منتهی الارب)
کشندۀدشمن. دشمن کشنده. کشندۀ خصم. عدو کش: وزآن پس چنین گفت با سرکشان که ای نامداران و دشمن کشان. فردوسی. دو بهره ز گردان و گردنکشان چه از گرزداران و دشمن کشان. فردوسی. ضُبارم، مرد دلاور و توانای دشمن کش. (منتهی الارب)
تشکچه ای که پس از دم کردن برنج در روی دیگ می گذارند، در موسیقی آوازه خوانی که به متابعت آوازه خوان دیگر آواز بخواند تا او نفس تازه کند، در موسیقی آوازخوان
تشکچه ای که پس از دم کردن برنج در روی دیگ می گذارند، در موسیقی آوازه خوانی که به متابعت آوازه خوان دیگر آواز بخواند تا او نفس تازه کند، در موسیقی آوازخوان
کسی که اوضاع و احوالش بر وفق مراد دشمن است، مطابق کام و آرزوی دشمن، تیره بخت، برای مثال محنت زده ای غریب و رنجور / دشمن کامی ز دوستان دور (نظامی۳ - ۴۱۵)
کسی که اوضاع و احوالش بر وفق مراد دشمن است، مطابق کام و آرزوی دشمن، تیره بخت، برای مِثال محنت زده ای غریب و رنجور / دشمن کامی ز دوستان دور (نظامی۳ - ۴۱۵)
فکننده دشمن. که دشمن را بر زمین افکند. مغلوب کننده خصم: دین پرور اعدا شکن روزی ده دشمن فکن. ناصرخسرو. آن خداوندی که اندر جملۀ روی زمین دوست انگیزی نیامد همچو تو دشمن فکن. سوزنی. و رجوع به دشمن افکن شود
فکننده دشمن. که دشمن را بر زمین افکند. مغلوب کننده خصم: دین پرور اعدا شکن روزی ده دشمن فکن. ناصرخسرو. آن خداوندی که اندر جملۀ روی زمین دوست انگیزی نیامد همچو تو دشمن فکن. سوزنی. و رجوع به دشمن افکن شود
دهی است از دهستان کرم بخش ترک شهرستان میانه که در 15 هزارگزی خاور بخش و 22 هزارگزی شوسۀ خلخال به میانه واقع است. کوهستانی و معتدل است و 464 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رود گرم، محصولش غلات عدس و نخود سیاه، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کرم بخش ترک شهرستان میانه که در 15 هزارگزی خاور بخش و 22 هزارگزی شوسۀ خلخال به میانه واقع است. کوهستانی و معتدل است و 464 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رود گرم، محصولش غلات عدس و نخود سیاه، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)